مسیر بن بست، هم چنان بن بست است
عصر تولید،در این باره گفته اند که اگر مسیری به بن می رسد، این بن بست فارغ از شخص ادامه دهنده مسیر، زمان و … دوباره نیز رخ خواهد داد مگر این که علتی باعث وقوع تغییری ماهوی در این بن بست شود و آن را از مسدود بودن خارج سازد. لطیفه جالبی وجود دارد که برخی تصور می کنند اگر راهی قبلاً به بن رسیده، با تغییر زمان ممکن است از بن بست بودن خارج شده باشد و یا اگر این راه قبلاً و برای دیگری بن بست بود، حالا ممکن است برای شان بن بست نباشد.
این مسئله اکنون در مورد فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و تصمیمی که اخیراً از سوی شورای عالی فضای مجازی گرفته شد، مصداق دارد. در این مصوبه شورایعالی فضای مجازی تنظیمگران بخشی را موظف کرد تا برای ایجاد تنوع در سبد مصرف کاربران با سازوکارهای حکمرانیپذیر و با هدف رفع نیاز مردم، سکوها و خدمات پرکاربرد خارجی را که امکان ارائۀ خدمات در قالب پوسته برای آنها وجود دارد، شناسایی و شرایط فعالیت آنها را در داخل کشور فراهم کنند.
این تصمیم بدان معنی است که تمامی سکو ها و پلتفرم های غیر ایرانی که هم اکنون و با فیلترشکن دسترسی به آن ها میسر است، با تلاش متخصصان ایرانی و طراحان ایرانی نرم افزار، پوسته ای برای شان ساخته می شود که کاربران ایرانی به جای عضویت در نرم افزار اصلی نسخه ایرانی شده آن را نصب و از آن استفاده کنند. در این صورت مشکل اصلی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران که دسترسی به اطلاعات و داده های کاربران است مرتفع می شود و به اصطلاح شورای عالی فضای مجازی این سکوها و شبکه های اجتماعی، حکمرانی پذیر می گردد.
نکته قابل توجه در این باره آن است که بالاخره و پس از گذشت سال ها از فیلتر و مسدود شدن سکوها و شبکه های اجتماعی خارجی، مقامات و مدیران کشور به ناکارآمدی این تصمیم و اعمال محدودیت بر این شبکه ها اعتراف کرده و درصدد برآمده اند تا تصمیم پیشین خود را اصلاح کنند. در واقع تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور مشاهده کرده اند که اعمال فیلتر بر شبکه هایی مانند تلگرام، واتس اپ و اینستاگرام، نه فقط تعداد کاربران این شبکه ها را افزایش نداده، بلکه به عدد کاربران شبکه های داخلی هم نیفزوده است. چه، کاربران ایرانی سکو ها و شبکه های اجتماعی ایران را کافی و قابل اعتماد تشخیص نداده اند و به همین دلیل به استفاده از این سکوهای فیلتر شده ادامه داده اند.
تنها کار ویژه این فیلترینگ و مسدود شدن سکوها، روی آوردن شهروندان ایرانی به استفاده از فیلترشکن ها و پروکسی ها بوده است. یعنی تصمیم گیران و اداره کنندگان فضای مجازی کشورمان خواسته یا ناخواسته برای تولید کنندگان و طراحان فیلترشکن و نویسندگان برنامه های پروکسی کار و درآمد فراهم کرده اند. در این باره باید اظهارات وزیر پیشین ارتباطات را به یاد آورد که در صحن مجلس از تجارت پرسود تولید و فروش فیلترشکن ها سخن گفته و روش های اعمال محدودیت بر اینترنت را ناکارآمد دانسته بود.
البته روش ایجاد پوسته ایرانی برای یک شبکه خارجی به گونه ای که امکان دسترسی های دولت و حکومت به اطلاعات و داده های کاربران ایجاد شود، قبلاً هم در ایران تجربه شده است و مثلااً در گذشته و پس از آن که تلگرام مسدود شد، نسخه هایی مانند تلگرام طلایی و موبوگرام به کاربران پیشنهاد شد تا کاربران از تلگرام های وطنی و بدون نیاز به پروکسی و یا فیلترشکن استفاده کنند.
اما میزان اعتماد و مراجعه مردم به این نسخه های جعلی زیاد نبود و نتوانست حکومت و تصمیم گیران را راضی و خوشحال نماید. کاربران ایرانی در مورد این نسخه های جعلی به یکدیگر در مورد خطر جاسوسی از اطلاعات و حریم شخصی شان هشدار می دادند و اطرافیان را از استفاده از این سکوها و شبکه های خارجی برحذر می داشتند. از این رو دست کم این تجربه، کارنامه ی امید بخش و قابل قبولی از خود برجای نگذاشت.
حالا دوباره و با ادبیاتی جدید قرار است همان تجربه ناکام پیشین باز هم به بوته آزمایش گذاشته شود. آیا دست اندرکاران و تصمیم گیران شورای عالی فضای مجازی تصور کرده اند که چون زمان سپری شده و ادبیات به کار گرفته شده تفاوت کرده است، سکوهای جعلی می توانند جایگزین سکوهای اصلی شوند؟ و شهروندان ایرانی ناامن بودن و قابلیت سرک کشیدن در حریم خصوصی شان را بی اهمیت می شمارند؟ احتمالاً چنین نخواهد شد و مسیر بن بست گذشته، هم چنان بن بست باقی مانده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید