مذاکره بی حاصل
عصرتولید، اما این پاسخ بسیار دیر هنگام و با کندی بسیار داده شد و بسیاری از تحلیل گران و کارشناسان نظامی ابراز عقیده کردند که آن چه نیروهای سنتکام در مقابل کشته شدن نیروهایش انجام داد، اصلاً با آن چه انتظار می رفته منطبق نبوده است. در آن هنگام ناظران علل گوناگونی را برای این تخفیف در حملات آمریکا به نیروهای مقاومت بیان می کردند اما اکنون مشخص شده ،همزمان میان طرف های آمریکایی و ایران در مسقط عمان گفتگو های جدی در جریان بوده و هیچ بعید نیست که ایران با انجام آن مذاکرات قصد خرید زمان برای نیروهای مقاومت را داشته است.
البته مردم ایران عادت کردهاند که اخبار مهم و راهبردی کشورشان را از زبان خارجیها بشنوند؛ این موضوع نیز در گزارش فاینشیال تایمز بیان شده و برای اولین بار این روزنامه بین المللی از انجام آن مذاکره میان تهران واشنگتن پرده برداشت. محور اصلی گزارش فایننشالتایمز درباره مذاکرات ایران و ایالاتمتحده در مسقط، البته خطاب به رهبران ایالاتمتحده و سیاستمداران آن کشور بوده و احتمالاً تاثیرگذاری بر جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را هدف گرفته است.
پس از آن کمکم رسانههای داخل ایران هم وارد ماجرا شدند و در مورد انجام و توقف این مذاکرات به اطلاعرسانی پرداختند. جالب آن است که برای اطلاع از محور و خواستههای مطرح شده در این مذاکرات نمیتوان به سخنگویان خاموش دولت یا وزارت امور خارجه ایران مراجعه کرد.
این پرسش نیز وجود دارد که در نشستهای خبری برگزارشده در روزنامههای اخیر چرا هیچ یک از خبرنگاران دعوتشده درخصوص مذاکرات متوقفشده و محورهای آن سوال نکردند؟ احتمالا شهروندان ایرانی میدانند که چنین اخبار مهمی، هیچگاه در میان خبرهای انتشاریافته رسانههای دولتی ایران وجود ندارد و بهتر است برای کسب اطلاع و دریافت خبرهای دقیقتر و قابل اعتماد به رسانههای خارجی و علاوه بر آن، به رسانههای فارسیزبان ساکن خارج از کشور مراجعه کرد.
در پاسخ به این سئوال که آیا مذاکره غیرمستقیم تهران- واشنگتن اصالت دارد یا دمیدن تهران بر آتش آمریکاستیزی واقعی است؟ گمان نمیرود که بتوان پاسخ صریحی داد.
همین عدم امکان دادن پاسخ صریح به این سئوال راهبردی مبین آن است که تهران بندبازی میان دشمنی و مذاکره را به عنوان راهبرد اصلی اقدامات خویش انتخاب کرده است.
تهران در واقع اهدافی دارد که نه دولت بایدن و نه هیچ دولتی دیگر در آمریکا با اجرای آن موافق نیست؛ ایران توقف جنگ در غزه، رفع تمامی تحریم ها و بازگشت ایالات متحده و اتحادیه اروپا به مفاد توافق هسته ای را می خواهد که به نظر هیچ چشم اندازی برای تحقق ندارد. در مقابل ایالات متحده هم خواسته هایی دارد که به نظر نمی رسد،چشم انداز مثبتی برای تحقق داشته باشد. این خواسته های واشنگتن بازنگری اساسی در مفاد توافق هسته ای، دست برداشتن از حمایت از گروه های مقاومت و تغییر مسیر اساسی در فعالیت های هسته ای و همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای است.
از این بابت چندان عجیب نیست که مذاکرات مسقط نیمه کاره رها شده و نتیجه ای در بر نداشته است. این مذاکرات احتمالاً آن قدر ناامید کننده بوده که نه آمریکا و نه ایران، هیچ یک نخواسته اند آن را رسانه ای کنند و از قبل رسانه ای شدن آن نفع ببرند.
با شرایط حاضر واقعاً به نظر نمیرسد که مذاکرات پنهانی و غیرمستقیم ایران-ایالاتمتحده به نتیجه امیدوارکنندهای برسد. چنان که در همین دور از مذاکرات هم نتیجه ای حاصل نشد.
علاوه بر این گمان نمی رود که چنین مذاکراتی پایدار باشد و تداوم یابد. در حقیقت هربار که رویدادی حادث میشود یکی از دو طرف برای مذاکره ابراز تمایل می کند، نشست هایی در یک کشور بی طرف در اروپا یا خلیج فارس برگزار می شود و به پایان می رسد. این دور تکرار البته هیچ نتیجه ای در بر ندارد و هیچ امیدی را بر نمی انگیزد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید