زنگ خطر اقتصادی
عصر تولید، در نگاه اول این حمایت مالی از شهروندان خوب و قابل دفاع به نظر می رسد؛ روشن است که هیچ کس از دریافت پول بدش نمی آید. علاوه بر این مدافعان پرداخت این یارانه می گویند خیلی خوب است که دولت می تواند از خانواده های کم درآمد که معمولا پرجمعیت نیز هستند، حمایت و بخشی از هزینه های آنان را تامین کند. البته مجموعه یارانه هایی که برای شهروندان ایرانی در نظر گرفته شده باعث نشده تا نرخ زاد و ولد و یا ازدواج رشد پیدا کند. در این باره آمارهایی که از سوی تنها مرجع صالح برای اعلام آمار درباره جمعیت و ازدواج، سازمان ثبت احوال، ارائه می شود گواه آن است که با همه تمهیدات در نظر گرفته شده، هنوز تمایل به فرزندآوری و ازدواج در نزد ایرانیان افزایش پیدا نکرده است. علاوه براین نرخ طلاق و فروپاشی خانواده ها هم چنان در برخی استان ها بالا و یا صعودی است و این نشان دهنده آن است که پرداخت یارانه از فروپاشی و کاهش تعداد خانواده ها نیز جلوگیری نکرده است. شاید این موضوع به هزینه های معمول زندگی در ایران باز گردد.
چنان که نرخ تورم در خصوص اقلام معیشتی و نیازهای غذایی، مسکن و پوشاک هم چنان بالاتر از ۴۰ درصد است و این امر زندگی را برای بسیاری از ایرانیان دشوار کرده است. در چنین شرایطی قابل انتظار است که اضافه شدن یک عضو به یک خانواده دل مشغولی زیادی برای مادر و پدر و بالاخص پدر به عنوان متولی تاَمین هزینه های خانواده پدید می آورد. به همین دلیل محافظه کاری و مقاومت زیادی در برابر اضافه شدن این عضو، صورت می گیرد. هم چنین نگرانی از هزینه های آشکار و پنهان زندگی، خانواد ها را به شدت شکننده و ناپایدار کرده و همین امر، باعث رشد آمار طلاق و فروپاشی خانواده ها شده است. این بدان معنی است که دست کم در مورد هدف بیان شده راه پیچیده و دشواری پیش روی دست اندرکاران دولت قرار دارد.
تمهید این یارانه اما، به لحاظ اقتصادی نشانه خوبی به شمار نمی رود؛ در یک اقتصاد سالم و مولد، بسیاری از شهروندان تولیدکننده ثروت هستند و به همین دلیل به جای آن که دریافت کننده حمایت مالی دولت باشند، خود از طریق پرداخت مالیات و عوارض به درآمدهای دولت کمک هم می کنند. در این صورت فقط بخش کوچکی از شهروندان در دهک یک درآمدی، نیازمند دریافت این حمایت ها هستند. یعنی حتی در دهک یک درآمدی در یک اقتصاد سالم و مولد، همه افراد شامل و محتاج دریافت کمک های مستقیم دولت هم نیستند.
اما حالا در ایران علاوه بر دهک یک، دهک های بالاتر و تا دهک هشت هم مشمول دریافت شده اند. این امر به آن معنی است که اقتصاد ایران به اندازه ای قدرتمند نیست که شهروندان بتوانند نیازهای روزمره خود به ثروت و درآمد را تامین کنند و دولت به میدان آمده تا این ناتوانی را جبران کند و یا دست کم از شدت فاصله میان درآمدهای شهروندان تا سقف های ضروری بکاهد.
قابل درک است که این وضعیت قابل استقبال نیست و به معنای آن است که پرداخت یارانه نقدی به شهروند و افزدون بر میزان و گستردگی جمعیتی آن نه فقط خوشایند نیست که نگران کننده هم هست و علامت ضعیف تر شدن قدرت اقتصادی جامعه و کشورمان است. در این افزایش سطح و میزان یارانه، زنگ خطر بزرگی است که باید نه فقط دست اندرکاران و مدیران جامعه که شهروندان را هم نگران نماید.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید