پیشگامی بانوان در توسعه تولید/ طب و صنعت یاسین توانمند با دستان بانوی ایرانی
اما با وجود تمام این سختی و نگاه ها، کم نیستند بانوانی که این نگاه مردسالارانه را شکسته و با توان و دیدگاهی زنانه وارد عرصه هایی از جمله تولید شدند که پا گذاشتن در این حوزه ها برای زنان تا دیروز تنها یک رویا بود،بانوانی از جمله “رها روحی” مدیر عامل شرکت طب و صنعت یاسین و فعال در تولید تجهیزات پزشکی که از این بانوی توانمند می توان به عنوان یکی از زنان موفق این سرزمین یاد کرد که در مسیر پرفراز و نشیب صنعت، زنانه وار وارد شد و داستان زندگیش، تبدیل به درسی بزرگ برای دیگر زنان شده تا آنان نیز بتوانند با روحیه و توان بالایی که دارند در این مسیر سخت اما شیرین قدم بردارند.
روحی در گفت وگوی اختصاصی با عصر تولید بر این باور است که زن بودن و فعالیت در عرصه صنعت هیچ گونه منافاتی با هم ندارد و بر عکس بسیار شیرین است.
خبرنگار ما مصاحبه ای با این بانوی توانمند ایرانی داشته و بخش کوچکی از این صنعتگر توانمند را به رشته تحریر درآورده است.
رها روحی متولد چه سالی بوده و در چه خانواده ای بزرگ شده است؟
در سال ۱۳۵۸ و در خانواده ای متوسط از نظر اقتصادی پرورش یافتم، کار کردن جوهره اصلی خانواده ما بود به نحوی که برادرهای بزرگترم از همان سنین اندک خود، دوران فعالیت خود را آغاز کرده و با تلاش و پشتکار موفق شدند تا بعد از مدت ها ، برای خود کارگاهی کوچک به راه بیاندازند، فعالیت برادرهایم موجب شد تا من نیز از همان دوران کودکی بیشتر اوقات خود را در کارگاه هایشان حتی به تفریح گذرانده که همین مسئله موجب علاقمندیم به تولید و صنعت شد، اما پدرم معتقد بر این بود که زنان نباید وارد عرصه کار شوند، چرا که کار زنان را می شکند اما با این وجود با توانمندی و البته پشتکاری که داشتم از سنین کم وارد دنیای کار شده و هیچگاه نه تنها دست از تلاش و فعالیت برنداشتم بلکه در مسیرهای سخت و ناامید کننده نیز هیچ وقت امید خود را از دست نداده و زنانه وار جنگیدم.
از کی به این باور رسیدید که باید مستقل و روی پاهای خود بایستید؟
زمانی که برادرهایم کارگاهی کوچکی را به راه انداختند، با توجه به دیدگاه پدر و اینکه همواره تلاش شان بر این بود که نقش حمایتی در خانواده داشته باشند، من و خواهرم نیز بیشتر به تحصیل مشغول بودیم اما در مقطع آخر دوران راهنمایی من، پدر دچار سکته مغزی و ازکار افتاده شد، از همان زمان بود که به این باور رسیدم که باید مانند دیگر اعضای خانواده کار کنم،اما مشکلی که در این بین وجود داشت این بود که با توجه به اینکه از دیگر خواهر و برادرهایم کوچکتر بودم و آنها بیشتر وقت خود را برای کسب درآمد و پیشرفت کاری در کارگاه می گذراندند، من نیز باید در کنار پدر و مادر می بوده و از آنها مراقبت می کردم تا حداقل آنها دیگر دغدغه نگهداری پدر و مادر را نداشته باشند.
در کنار مراقبت از آنها سعی کردم تا خود را برای کنکور در رشته دندانپزشکی که رشته مورد علاقه ام بود آماده کنم، اما در همان شب کنکور پدر بار دیگر دچار سکته مغزی شد و کنکور را از دست دادم.
این مسئله سبب ناامیدیم نشد و بار دیگر در کنکور شرکت کردم ، که در رشته دیگری (کامپیوتر)که حتی در تصورم نمی آمد قبول شدم، پس از قبولیم در این رشته قرار بر این شد که برای مدت زمانی در آن تحصیل کرده و بعد از آن به سراغ دندانپزشکی بروم.
پس از آنکه مشغول به تحصیل شدم، کار پاره ای وقت نیز پیدا کرده و آنقدر کار می کردم که به جرات می توانم بگویم که هیچ خاطره ای از دوران دانشجویی خود ندارم چرا که تنها دغدغه ام کار کردن بود.
همزمان با دوران دانشجویی کار نیز می کردید به عنوان نخستین تجربه در چه کاری مشغول به فعالیت شدید؟
با هدف کمک به خانواده از همان روزهای ابتدایی که وارد فضای دانشگاه شدم، کار نیمه وقتی در سایت دانشگاه پیدا کرده و مشغول به فعالیت شدم در کنار آن سعی می کردم تا در هزینه هایم نیز صرفه جویی کنم به عنوان مثال تردد به خانه را کاهش دادم و بیشتر وقتم را به کار و درس اختصاص داده بودم،البته آموزش به دیگر دانشجویان از دیگر فعالیت هایم در دوران دانشجویی بود.
خانواده شما در کار تولید تجهیزات دندانپزشکی بودند چرا در کنار آنها مشغول به فعالیت نشدند؟
یکی از مسائلی که بارها از سوی خانواده مطرح شد این بود که بعد از دوران دانشجویی وارد کارگاه خانوادگی شوم، در نهایت موافقت کرده و در حدود سه ماه نیز در مجموعه فعالیت کردم، البته شاید این ذهنیت ایجاد شود که چون یکی از اعضای خانواده بودم در همان ابتدا پست و مسئولیت بگیرم، اما باید گفت که به هیچ وجه اینگونه نبود و به عنوان منشی مشغول به کار شدم.گرچه به مرور زمان در دیگر بخش ها از حسابداری گرفته تا برنامه نویسی هم فعال شده بودم، اما این فعالیت ها من را که علاقه ام به رشته دیگری بود راضی نمی کرد و بر همین اساس با توجه به اینکه در دوران دانشجویی توانسته بودم برای سایت برنامه خوبی بنویسم و تبدیل به روزمه شده بود در یکی از شرکت های مطرح در زمینه برنامه نویسی مشغول بکار شدم.
استخدام در این شرکت تجربه جدیدی بود چرا که در آن تعداد زیادی از فارغ التحصیلان از دانشگاه های برتر کشور حضور داشتند و با چنین نخبگانی باید رقابت می کردم که البته همین مسئله موجب شد تا با انگیزه و دقت بیشتری فعالیت کرده و به مدت چهار سال در این مجموعه به کار خود ادامه دادم.
هیچ وقت به ادامه تحصیل فکر کردید؟
بله، زمانی که در شرکت کامپیوتری مشغول به فعالیت شدم، از دیگر اهدافم این بود که مدرک تحصیلی بالاتری دریافت کنم که برای رسیدن به این هدف به صورت جدی و یک ماه شبانه روز درس خوانده که در نهایت در دانشگاه و در رشته (کامپیوتر) گرایش نرم افزار پذیرفته،که موجب شد تا بار دیگر درس و کار را در کنار هم داشته باشم.
کار در شرکت کامپیوتری همچنان ادامه یافت یا اینکه شغل خود را تغییر دادید؟
حدود چهار سال در این مجموعه فعالیت کرده و تجربیات بسیار خوبی نیز به دست آوردم اما بعد از این مدت به همان کار خانوادگی برگشته و در بخش آی.تی شرکت خود که در حوزه تجهیزات پزشکی بود مشغول به فعالیت شدم، اما کار خود را تنها محدود به کار در یک حوزه خاص نکرده و تلاش می کردم تا در بخش های مختلف فعالیت و تجربه کسب کنم، یکی از فعالیت هایم نصب تجهیزات دندانپزشکی تولیدی کارگاه خانوادگی مان بود بدین معنی که در کنار کار نرم افزاری فعالیت در حوزه سخت افزاری را نیز انجام می دادم، کاری که شاید از دیدگاه عموم و یا مطب و واحدهایی که برای نصب مراجعه می کردم بسیار مردانه و تصورشان بر این بود که از توانم خارج است اما این اراده را در خود می دیدم که می توانم و در نهایت نیز به خوبی از انجام آن کار برمی آمدم.
سختی های و اینکه آیا زن بودن و فعالیت در عرصه صنعت با یکدیگر منافاتی ندارند؟
به هیچ وجه، بر عکس محیط تولید و کارخانه نه تنها برای من بسیار جذاب، بلکه شیرین نیز بود و شاید همین جذابیت بخش تولید و در کنار آن تلاش های شبانه روزیم موجب شد تا برای دو سال به عنوان کارمند نمونه انتخاب شوم.
چه عاملی باعث شد که از حوزه دندانپزشکی وارد تولید تخت های بیمارستانی شدید؟
همسرم در بازرگانی واردات تخت های بیمارستانی فعال بود که موجب شد تا من نیز به این بخش وارد شوم اما دیدگاه من وارداتی نبود و به دنبال این بودم که به عنوان تولید کننده فعالیت کنم که البته کار بسیار ریسک پذیری بود، چرا که تولید کننده های بسیار قوی در ساخت تخت های بیمارستانی در کشور فعال بودند که همین موضوع می توانست فضای کار و رقابت را برای ما سخت تر کند، اما سخت بودن مسیر سبب عقب نشینی نشد و هدفم را بر این موضوع گذاشتم.
برای موفقیت در این راه در گام نخست با توجه به اینکه تخت های بیمارستانی با تجهیزات پزشکی متفاوت بود، دوره های مختلفی را گذارنده تا با روند ساخت و حتی مسائل جزیی مرتبط با این محصول آشنا شوم و در کنار آن دریافت استانداردهای مختلف را نیز دنبال کرده که در نهایت موفق به ساخت نمونه تخت جراحی بیمارستانی شدم.
این را نیز باید عنوان کنم آنقدر در خصوص ساخت این محصول جستجو و آموزش دیده بودم که در روند تولید و حتی در مسائل فنی اگر مشکلی بوجود می آمد می توانستم وارد شده و به حل مشکل کمک کنم.
همسرتان در این راه مشوق بود یا مخالف؟
تولید این محصول، سختی های زیادی داشت و همسرم نیز همچنان در کار بازرگانی فعال است و عنوان می کرد که آیا می توانی سختی هایش را بپذیری و من نیز با جسارت پاسخ مثبت می دادم و یا حتی در برهه ای که دچار مشکلات زیادی شده بودیم بیان کرد، اگر نمی توانی دیگر ادامه نده، اما هیچ وقت عقب نشینی نکردم و با جسارت حتی در زمانی که باردار بودم به کار خود ادامه دادم.
با یک شرکت خارجی در ساخت تخت های بیمارستانی به صورت مشترک فعالیت داشتید چه اتفاقی افتاد که تصمیم گرفتید تا تولید کننده محصول به صورت صددرصد ایرانی شوید؟
زمانی که ایده ساخت یک تخت جدید به ذهنم خطور کرد تصمیم گرفتم که با همکاری یک شرکت ایتالیایی این محصول را تولید و روانه بازار کنیم برای رسیدن به این هدف حتی در ایام نوروز نیز کار کرده و به دنبال طراحی و پس از آن دریافت استانداردهای مختلف بودم، اما با وضع شدن تحریم های جدید قیمت تمام شده کالا بسیار زیاد شد و دیگر برای ما صرفه اقتصادی نداشت به همین دلیل به این فکر افتادم که یک محصول هایتک با طراحی منحصر به فرد و با تکنولوژی و کیفیت خوب ، البته بدون مشارکت تولید کنم که با اجرایی کردن ایده ام در فاز نخست از یکی از کشورهای منطقه حدود ۱۰۰ تخت بیمارستانی را سفارش گرفتم که با توجه به اینکه در تامین مواد اولیه دچار مشکل شده بودیم این مسئله روند تولید را برای ما بسیار سخت کرده بود اما تعهد داشتم و باید این کار را به سرانجام می رساندم.
دیدگاه مردانه صنعت در شما تاثیری نداشت؟
شاید برای دیگران و اطرافیان تا حدودی تعجب آور بود که یک زن چگونه می تواند در این فضای مردانه فعالیت کند به عنوان مثال وقتی برای خرید آهن و استیل به شادآباد می رفتم به جز من هیچ زن دیگری در آن محیط حضور نداشت و برای همه سئوال انگیز بود که یک زن در بازار آهن به دنبال چیست؟ اما بدون توجه به دیدگاه ها و سئوالات در همان بازار خرید خود را انجام و حتی چانه زنی هم می کردم تا استیل و یا آهن مد نظر خود را با قیمت مناسب خریداری کنم، و یا در محیط کارگاهی در زمانی که تراشکار در حال فعالیت بود کنار کار می ایستادم و اگر مشکلی پیش می آمد سعی می کردم تا آن را مرتفع کنم، در واقع هیچ وقت این باور در من ایجاد نشد که زن بودن یعنی محدودیت بلکه از قدرت زنانه خود به بهترین شکل استفاده کرده و در نهایت نیز موفق شدم، و با توجه به اعتقادی که به نقش زنان در توسعه و پیشرفت کشور دارم یکی از برنامه هایم در طرح توسعه شرکت که امروز در حال پیاده سازی آن هستیم این است که از نیروهای زن بیشتری در مجموعه استفاده کنم.
ایده نام طب و صنعت یاسین از کجا به ذهن شما رسید؟
از علاقه ام به سوره یاسین بود، البته تصور همه بر این بود که شاید نام یاسین که بر شرکت خود گذاشته ام برگرفته از نام فرزندم باشد اما این تصور اشتباه بود چرا که فرزند من دختر بود و علت نامگذاری شرکت به نام طب و صنعت یاسین به دلیل باور و علاقه ای بود که به سوره یاسین داشته و هر بار که محصولی تولید می کردیم اولین کاری که انجام می دادم این بود که این سوره را می خواندم.
تعریف شما از یک کارآفرین چیست؟
به عقیده من کارآفرین، فردی است که از مشکل نمی ترسد و در واقع هیچ چیز را مشکل نمی بیند و در مسیری که در پیش می گیرد قائم به شخص نبوده و همواره از افراد مختلفی کمک گرفته تا به نتیجه برسد،البته یک کارآفرین به خوبی می داند که در راهی که در پیش گرفته است باید هزینه و یا به عبارت بهتر تاوان بدهد تاوانی از جمله ترک تحصیل و یا از دست دادن سرمایه، در این صورت به نقطه ای که دنبال می کند خواهد رسید.
توصیه شما برای جوانان به خصوص کسانی که تمایل دارند وارد عرصه تولید شوند، چیست؟
در گام نخست اینکه از هیچ چیز نترسیده و با جسارت رو به جلو حرکت کنند و در قدم دوم سعی کرده در هر رشته ای که قصد فعالیت دارند به خوبی در خصوص تمام بخش های مرتبط با آن از طراحی گرفته تا فروش و بازاریابی مطالعه و در کنار مطالعه تجربه کسب کنند و مرحله بعدی نیز این است که تصورشان بر این نباشد که از ابتدا باید همه چیز در اختیار داشته باشند، بلکه اینگونه بیاندیشند که از هر چیزی که در دست دارند برای توسعه فعالیت های خود بهره گیرند و در آخر اینکه بازدهی زمان و البته زمان بندی را به خوبی ملاحظه کرده و رعایت کنند.
مصاحبه: علی کایدانی
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید