فقر در ایران می تازد
عصر تولید؛ گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران که توسط مرکز آمار تهیه شده نشان می دهد؛ در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، بیش از ۵۵۶ هزار کودک در سن «۱۵ تا ۱۷ سال» از تحصیل بازماندند که ۲۹۵ هزار تن، پسر و ۲۶۱ هزار تن، دختر هستند.
بر اساس این گزارش، نرخ «ترک تحصیل» دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۹۵-۹۶، عدد ۰.۹۹ درصد بوده اما پس از پنج سال، در سال تحصیلی ۱۴۰۱ –۱۴۰۲ به عدد ۱.۲درصد رسیده و در دوره متوسطه اول نیز ۴.۱۱ درصد بوده که به مرور به ۵.۴۷ درصد رسیده و سیر صعودی را نشان میدهد. در همین حال و درآماری که علی اصغر فانی، وزیر اسبق آموزش و پرورش ارائه داده، به استناد آمار مرکز پژوهشهای مجلس، بازماندگان از تحصیل، ۹۳۰ هزار تن بوده این تعداد در واقع بی سوادان آینده خواهند بود.
اما این تنها مظهر فقر و افزایش ناسامانی های اقتصادی در میان شهروندان ایرانی نیست،بدون آن که آمار دقیقی در دست و یا منتشر شده باشد، اکنون میزان فقر در جامعه ایرانی رو گسترش می نماید و تعداد متکدیان در سر چهار راه ها در تهران یا شهرهای بزرگ به طور ملموسی افزایش یافته است.
این امر باعث شده تا برخی کارشناسان اجتماعی و روزنامه نگاران نیز زبان به اعتراض بگشایند و از این که تهران و مراکز استان های بزرگ و ثروتمند به بساط گدایی تبدیل شده، انتقاد کنند. از جمله روزنامه جوان اخیرا در این باره گزارشی با عنوان “بساط گدایی باندی هر روز گستردهتر میشود” منتشر کرده است،این روزنامه پایتخت ایران را “یک بساط گدایی بزرگ” توصیف کرده و در گزارش خود درباره پدیده حرفهای تکدیگری، نوشت: «در روزگاری که همه ما چشمهایمان را بستهایم، گاه صحنههایی را در پایتخت میبینیم که بیشباهت به وضعیت رقتبار خیابانهای هند، دستکم در فیلمهای سیاه و سفیدی که از حاشیههای بمبئی و دهلی دیدهایم، نیست. چرا به این نقطه رسیدهایم و مهمتر از آن اینکه چرا این وضعیت برای همه ما عادی شده است؟ جالب است که روزنامه جوان که از ذولت سید ابراهیم رئیسی حمایت می کند، بدون آن که به سیاست های اقتصادی و اجتماعی دولت حمله کند و آن ها را مبنای بروز و گسترش تکدی گری در ایران بداند، عامل این پدیده را به ضعف خیریهها و حضور اتباع خارجی نسبت داده است.
البته همگان می دانند که بزرگترین اقلیت غیرایرانی به افغانستانی های مقیم کشورمان تعلق دارد. در عین حال این بزرگترین اقلیت یکی از بزرگترین جامعه کارگری را در ایران تشکیل می دهد که بیشتر ایشان در کارهای سخت و دشوار بدنی مشغول هستند.
در مورد پدیده تکدی گری شاید یکی از مهمترین اقلیت های فعال در این باره شهروندان بنگلادشی باشند که بدون هویت و از راه های غیرقانونی به صورت خانه به ذوش وارد کشورمان شده اند و آنان را می توان با رومانیایی های مقیم اروپا مقایسه کرد.
جالب است که بسیاری از متکدیان که در شهرهای بزرگ دیده می شوند، نه فقط هویت که ملیت ایرانی دارند. این نیز مهم است که برخی اختلاف ها در مورد اعطای شناسنامه ایرانی به برخی شهروندان در سیستان و بلوچستان، آنان را از حضور در بازارهای رسمی کار داخلی محروم کرده و این شهروندان که در واقع ایرانی هستند، مجبورند که وارد بازارهای سیاه کار و نیز تکدی گری شوند.
اما در حالی که یکسوم از جمعیت کشور در زیر خط فقرقرار دارند، افراد نزدیک به دولت سید ابراهیم رئیسی ادعا می کنند که فرمول موفق فقرزدایی، در بسیاری از کشورهای شرق آسیا و آفریقایی در دستور کارشان قرار گرفته است، اما باز هم و علی رغم این ادعا، در یک دهه اخیر فقر در کشورمان پررنگ شده است و حدود یکسوم از جمعیت کشور کماکان در زیر خط فقر قرار گرفتهاند.
ذکر این نکته نیز مهم است که ریشه کنی فقر به عنوان یکی از راهبردهای اصلی دولت های روحانی معرفی شده بود. مقامات آن دولت ادعا می کردند که برای نیل به هدف ریشه کنی فقر و حصول آن تلاش های زیادی کرده اند. اما با این همه و وقایعی که در دولت رئیسی به وقوع پیوسته است، گمان می رود که گام ها و دستاوردهای گذشته نابود شده و همه چیز به روزهای قبل و تاریک بازگشته است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید