تولید کننده ای که ناامیدی را بی معنی می داند/موفقیت پشت پل جسارت است
عصر تولید؛ یکی از این واحدهای تولیدی، شرکت کیمیا صنعت شیما است که به عنوان یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان ملزومات شیشه های دوجداره در ایران با هدف ارائه محصولات با کیفیت در سطح استانداردهای جهانی فعالیت خود را با به کارگیری به روزترین تکنولوژی روز دنیا و بهره مندی از ماشین آلات و خطوط تولیدی مدرن و پیشرفته در شهرک صنعتی شمس آباد تهران در حال فعالیت است.
چسب و درزگیرها، رطوبت گیرها، سیلیکون ماستیک، اسپیسر و پروفیل های پی وی سی از مهم ترین تولیدات این واحد تولیدی است.
شرکتی که به گفته “امید قدرت” مدیر عامل آن با ریسک پذیری و جسارتی که در خود داشت و همچنان نیز ادامه دارد امروز توانسته به عنوان یکی از موفق ترین واحدهای تولیدی در این بخش تبدیل شود، نقل نیوز برای اینکه در جریان چگونگی آغاز فعالیت این شرکت و راه پر فراز و نشیبی که طی نموده است پای صحبت مدیر عامل شرکت کیمیا صنعت شیما نشستیم.
برای نخستین سوال خلاصه ای از بیوگرافی خود را بفرمایید؟
امید قدرت ۵۳ ساله و اصالتا شیرازی هستم، در خانواده پنج نفره ای به دنیا آمدم که پدرم نیروی شهربانی و مادرم معلم بود می توان گفت که از نظر مالی متوسط رو به پایین بودیم آنقدر که هیچ وقت به جز یک جفت کفش ملی کفش دیگری نمی توانستم به دلیل نداشتن استطاعت مالی پدرم داشته باشم و همان یک جفت را نیز بزرگتر از سایز پای خود می خریدیم تا سال های بعد هم بتوانم استفاده کنم. در دوران بچگی آرزویم دورچرخه یاماها بود که قیمتش حدود ۵ هزار تومان در آن موقع بود و پدرم هیچ وقت نتوانست آن را برای ما بخرد.وقتی پدرم بازنشسته شد با سنواتی که به مبلغ ۲۳۶ هزار تومان که دریافت کرد وارد کار دانه مرغ شد و من هم پیش پدرم مشغول به فعالیت شدم.
ذهنیت فعالیت در تولید ملزومات شیشه های دوجداره از کجا کلید خورد؟
در سال ۸۰ زمانی که پدرم فوت کرد وارد کار خرید و فروش چسب شدم از کارخانه ها می خریدم و به واحدهایی که نیاز داشتند می فروختم، اما در همان زمان که حدود ۱۵ سال پیش بود چوب رفیق نارفیقی را خوردم و تمام سرمایه من را که به پول امروز حدود ۶۰ میلیارد تومان بود بالا کشید، من ماندم و کلی بدهی که باید پول مردم را می دادم ساعت ها و روزها بی وقفه کار کردم، شاید حدود ۶ ماه دو تا سه ساعت بیشتر در روز نمی خوابیدم اما تمام توان خودم را گذاشتم و با وجود اینکه رقم سنگینی بود اما اجازه ندادم اعتبارم آسیب ببیند و بر این باور بودم که موفقیت پشت پل جسارت است.
ضربه ای که رفیق به شما زد آیا سبب شد که ناامید شوید؟
خیر تحت هیچ شرایطی ناامید نشدم و با قدرت ادامه دادم در همان گام اول با ۹۰ میلیون تومان پولی که باقی مانده بود کار را شروع کردم با محصولات چسب و همان چیزی که امروز می بینید آشنا شدم و به ترکیه رفتم و توانستم اعتماد یک شرکت ترکی را جذب و در ابتدا با همان سرمایه ای که داشتم کالا را به صورت نقد خریداری و به صورت چکی در ایران می فروختم و از این طریق توانستم دوباره سرپا شوم و بخشی از بازار ایران را به دست بگیرم.
بعدها با مشارکت همان شرکت ترکیه ای کار را با یک میکسر یک تنی و سوله اجاره ای در کشور آغاز کردم.
برای رسیدن به هدف سختی نیز کشیدید؟
سختی های زیادی در این مسیر متحمل شدم صبح های خیلی زود سرکار می رفتم و شب ها آنقدر دیر برمی گشتم که وقت زیادی برای خوابیدن نداشتم سه تا چهار سال به صورت جدی کار کردم و توانستم زمین همین کارخانه را بخرم کم کم دستگاه ها را وارد کارخانه کرده و به روز رسانی کردم و آنقدر تلاش کردم تا تبدیل به بزرگ ترین تولید کننده چسب پلی سولفاید و اسپیسر که برای ساخت شیشه های دو جداره استفاده می شود در خاورمیانه شدم.
از یک سوله آغاز و با جدیت زیاد هر دو سال یک کارخانه به این منطقه اضافه تا به امروز که ۱۱ کارخانه فعال دارم.
برای راه اندازی واحد تولیدی خود از کجا شروع کردید؟
روزی که برای فروش محصولات خود به یک واحد تولیدی رفته بودم کارگری را دیدم که چسب پلی سولفاید را استفاده می کرد سوال پرسیدم این چیست و به چه کار می آید و بعد از آن در خصوص اسپیسر پرسیدم با اطلاعاتی که کسب کرده بودم در اینترنت کلی جستجو کردم و توانستم یک شرکت ترکیه ای را پیدا کنم برای چهار روز رفتم ترکیه و هر روز با صاحب آن کارخانه چانه می زدم که کالا شما را در ایران به صورت انحصاری با یک قیمت مشخص و در حد توانم میخواهم اما قبول نمی کردند دو روز بعد سفرم را تمدید کردم و آنقدر چانه زدم تا با همان قیمتی که می خواستم در نهایت کار را گرفتم با توسعه کار شریک ترکیه ای جدا و مستقلا تمام این روند را به دست گرفتم و تبدیل به یکی از بزرگ ترین تولید کننده های چسب در ایران شدم.
تلخی و شیرینی کار شما برای رسیدن به موفقیت چه بود؟
این مسیر طولانی ۱۵ ساله تلخی و شیرینی های زیادی داشت از تلخی آن روزی که پایم زیر لیفتراک رفت و نزدیک به قطع شدن بود تا شیرینی آن روزی که ساعت ۲ شب دکمه استارت دستگاه ها را زدم.
اما رسیدن به هدف و طی کردن این مسیر برایم خوشایند بود و چه ناخوشایند، اما همه این مسیر برای من خوب بود.
کار خود را با چند نیرو شروع و امروز چه تعداد نیرو در اختیار دارید؟
دستگاه اول را در سوله هزار متری با ۶ نیرو دکمه آغاز به کارش را زدم و امروز ۱۸۰ نفر به صورت مستقیم و ۹۴۰ نفر غیر مستقیم در این کارخانه مشغول به فعالیت هستند.از همان روز نخست تمام ایده و برنامه ریزم را ترسیم کردم و امروز نه تنها در کشور خودمان بلکه صادرات به دیگر کشورها از جمله عمان، افغانستان، عراق، ازبکستان و آذربایجان نیز صورت می گیرد.
پرسنل شما خدماتی در اختیارشان قرار می دهید؟
حدود ۱۰ تا ۱۲ خانه را به پرسنل فاقد مسکن به صورت ۵ ساله و با ماهی هزار تومان اجاره دادیم و بعد از ۵ سال هم کمک خواهم کرد تا صاحب خانه شوند.
در کنار آن تلاش می کنیم تا افراد نیازمند و بیمار را به بیمارستان فرستاده و هزینه درمانشان را پرداخت کنیم و اینکه سال گذشته یک هزار و ۲۶۷ خانواده را تحت پوشش قرار دادم.
توصیه شما به جوانان که به دنبال موفقیت هستند چیست؟
اول اینکه ناامیدی نباید برایشان معنی داشته باشد ذهن خود را از نا امیدی خارج کنند و جسارت و ریسک پذیری را همیشه به همراه داشته باشند چرا که همانطور که قبلا نیز گفتم موفقیت پشت پل جسارت است.
خود را باور داشته باشند همین امروز اگر من مانند سال های قبل ورشکست شوم با اندک سرمایه ای که برایم باقی می ماند یک وانت پیکان یا هر وسیله دیگری می خرم و این قول را می دهم که در ۵ سال بعد از آن حداقل ۱۵۰ وانت پیکان داشته باشم. خدا به ما فکر داده و در کنار آن جسارت داده اگر این دو را با هم در وجود خودشان پرورش بدهند مطمئن باشید که کار بسیار خوب از آب در می آید.
با فکر و برنامه ریزی می توان درآمد کسب کرد از همان اول به دنبال پول نباشند بلکه اعتقادم همیشه این بوده که باید اساس کار بر مبنای پایه ریزی درست باشد آن وقت به صورت اتوماتیک وار پول می آید.
مصاحبه : علی کایدانی
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید